انتشار : چهارشنبه, 04 دسامبر 2013

سوداگر” از “حاج احمد” می گوید

به اشتراک گذاشتن
برچسب ها

دزفول امروز:حمید سوداگر، برادر شهید حاج احمد سوداگر: در یک جریانی شاهد بودم که سه چهار شبانه روز شهید نخوابیده بود و وقتی که می خواست استراحت کند، با او تماس گرفته و خبر تصادف بنده خدایی را به او دادند و او با آنکه بسیار خسته بود به سراغ او به بیمارستان رفت …

در همایش اختتامیه چهارمین مسابقه کتابخوانی از کتاب “جاده های سربی” مجموعه خاطرت سردار شهید حاج احمد سوداگر، فرماندهان، رزمندگان و خانواده های شهدای بسیاری حضور داشتند که ویژگی مشترک آنها مطالعه خاطرات سرلشکر شهید دکتر حاج احمد سوداگر بود. اما میهمان ویژه این مراسم برادر و خانواده شهید حاج احمد سوداگر بود. در فرصت اندکی که داشتیم به سراغ حمید سوداگر برادر حاج احمد رفتیم تا در مورد ویژگی های اخلاقی این شهید بزرگوار بیشتر برایمان تعریف کند.
حمید سوداگر که قبل از حاج احمد، برادر دیگرش محمود به خیل شهدا پیوسته بود ضمن شکر به بارگاه الهی افزود: خدا را شکر می کنیم که در خانواده ای بزرگ شده ایم که دو شهید را به انقلاب اسلامی تقدیم کرده است.
برادر شهید حاج احمد سوداگر خوش رفتاری را مهمترین ویژگی اخلاقی حاج احمد دانسته و گفت: ویژگی بارز شهید حاج احمد، خوش اخلاقی و رفتار بسیار خوش بود و با توجه به اینکه خداوند مراتب اجتماعی او را بالا می برد ولی حاج احمد بسیار خاکی و صمیمی بود و با بچه ها، جوانان و پیرمردها بسیار صمیمی و خوش برخورد بود.
وی افزود: حاج احمد، اعتقادات خودش را و اهداف و آرمانهای انقلاب را در قالب خوش رویی و خوش اخلاقی به دیگران انتقال می داد. که این یکی از ویژگی های بارز شهید است که همه دوستان شهید به آن ازعان دارند.
وی ، شهید حاج احمد سوداگر را مصداق “تا توانی به جهان خدمت محتاجان کن — به دمی یا قلمی یا قدمی یا درمی” دانسته و افزود: حاج احمد دقیقا مصداق این بیت بود و در فکر پرداختن به برخی مطالب حاشیه ای نبود. همیشه بدنبال این بود که هر آن چهدر توان دارد به هر نحوی که می تواند به افراد محتاج کمک کند با قلم خود، و یا به قدم با کسی همراهی کند و یا پولی کمک کند.
حمید سوداگر به احسای مسئولیت فرزندان دزفول نسبت به دزفول اشاره و خاطر نشان کرد: فرزندان دزفول نسبت به دزفول احساس مسئولیت می کنند. هم عموم مردم و هم بسیجیان و هم فرزندان و خانواده های شهدا و جانبازان، حاج احمد خودش را وقف اینها کرده بود و به انواع مختلف هر آنچه که در توان داشت برای کمک کردن به آنها مزائقه نمی کرد. و این مصادیق فراوان دارد.
وی در انتها به نقل خاطره ای در این رابطه اشاره و گفت: در یک جریانی شاهد بودم که سه چهار شبانه روز شهید نخوابیده بود و وقتی که می خواست استراحت کند، با او تماس گرفته و خبر تصادف بنده خدایی را به او دادند و او با آنکه بسیار خسته بود به سراغ او به بیمارستان رفت و با آن مجروح قدم به قدم در بیمارستان می رفت تا کار درمانی اش را انجام دهد.

دیدگاهتان را بنویسید :

نام

پست الکترونیک

وب سایت

XHTML: شما می توانید از این برچسب های HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>

کد امنیتی *