ضرب المثل های دزفولی
کنایه دزفولی- مَری شُگار دِرازَس: خیلی قدش بلند است.
کنایه دزفولی- مَری اَشُو مُردَه: خیلی تمبل و بیحال است.
کنایه دزفولی- مَری سَگِه گـُشنَه مِه رییِش: آدم خیلی بداخلاق
کنایه دزفولی- مَری مَخو رُوه شِیره نَفتَه بَندَه: خیلی عجله دارد.
کنایه دزفولی- مَری باقِلِه سَر تُووَس: خیلی بی قرار است.
کنایه دزفولی- مَری خینِ کَمُـتـَرَه: خیلی قرمز است.
کنایه دزفولی- مَری باقِلِه نَپَزائیَه: حرف در او اثر نمی کند.
کنایه دزفولی- مَری مِه قاعُذ پَروَرِسَه: آدمی که با گذرسن جوان مانده است.
کنایه دزفولی- مَری اَ اُو گَرِرُفتَنَشَه: فرزندی که به تربیتش نمی رسند.
کنایه دزفولی- مَری پا مُرغ خُوَردَه: زیاد این طرف وآن طرف می رود.
کنایه دزفولی- مَری بُنِ بِه رییِ یه: مستوری که مشخص شده.
کنایه دزفولی- مَری حمومُه زَنونَس: خیلی سروصدا هست.
کنایه دزفولی- مَری مورِ شُمارَه: خیلی آهسته راه می رود.
کنایه دزفولی- مَری خَمیرِشَه پِه اُ سَرد شِشتِنَه: آدم بسیار خونسرد وآرام.
کنایه دزفولی- لِفِ طِلا قال وَندِیَه: آدم بسیار پاک و درستی است.
کنایه دزفولی- لِفِ عَفتو سَر دیوارَه: آخر عمرش است.
————————————————————————————————————————————————-